باید دوید ..
ما ، دست در دست یکدیگر ، می دویم ..
می دویم تا شاید عکس العمل دویدن ما ، جهان زیر پایمان را ، بچرخاند ..
وزن دویدن ما ، از وزن این جهان سبک بار ، سنگین تر است ..
آنوقت دنیای زیر پایمان ، وادار به تغییر می شود .
ما می دویم ..
تا انتهای بودن ..
تا ابتدای قله ی کوه تنهایی ..
و آنجا که رسیدیم ، تنهایی مان را قسمت می کنیم ..
آنوقت خواهیم دید که چه اندازه تنهایی مان بزرگ بوده است ، وقتی در میان شلوغی بوده ایم ..
و آنوقت است که تا همیشه تنها خواهیم ماند .
دست در دست یک دیگر ..
ما می دویم ..
و تا به مقصد خود برسیم ، دنیایمان که عوض می شود به کنار ، آسمان هم زیباتر خواهد شد ..
هرچه بالا می رویم آسمان نزدیک تر از قبل ، آبی تر از گذشته خواهد بود ..
رویای های ما در آن بالا ، زیباتر خواهد درخشید .
من که هیچ ..
در گوشت آرام می گویم :
مراقب آرزوهایی که می کنی باش ..
حتی بیشتر از آسمان که این رنگ آبی را ، در قلب خود ، مراقب است ..
برای همیشه ..
و فقط زمانی آن ها را درک کن ، که قبلش آن را خوب دیده و شناخته باشی .
از زیبا ترین وجه ش ..
برای همیشه ..
آسمان زیباترین استعاره برای آرزو های توست ..